بازاریابی

مجموعه نوشتارهای عمومی با محوریت موضوعات بازار

بازاریابی

مجموعه نوشتارهای عمومی با محوریت موضوعات بازار

لطفاً نسخه آماده نپیچید

یکی از شرکت ها برای آموزش تخصصی به نیروهایش از چند شرکت آموزشی درخواست کرده بود که استاد معرفی کنند. اساتید مختلف ، رزومه های رنگارنگ ، هزینه های متفاوت و ... انتخاب استاد از بین این همه ، کار سختی بود ولی شرکت ، به سرعت توانست در مرحله اول ، همه اساتید را کنار بزند و فقط دو نفر را برای مرحله بعدی ( انتخاب نهایی ) نگه دارد. چرا که همه اساتید ، فقط زمان و هزینه پیشنهادی را به همراه رزومه شان ارسال کرده بودند و فقط دو نفر با صرف کمی وقت بیشتر، طرحی از آنچه باید برای این شرکت مهم باشد را ارائه داده بودند . فقط دو نفر نسخه آماده نپیچیدند و کمی فکر کرده بودند که این شرکت با این عرض و طول و با این مشخصات، ممکن است چه نیاز هایی داشته باشد و سپس متناسب با این نیاز ها، پیشنهاد خاص داده بودند . من فکر می کنم در همه کار ها هم همینطور است . اگر شما به پزشک مراجعه کنید و با یک سوال و پاسخ ساده، پزشک شروع به نوشتن کند ، چندان احساس خوشایندی نخواهید داشت؛ در عوض در بعضی طب های مکمل که درمانگر سعی در شناخت ریشه بیماری دارد ، همواره شاهد بیماران راضی تری هستیم . شرکت نیز یک موجود زنده است که به دنیا می آید، رشد می کند، با چالش های فراوانی روبرو می شود، بیمار می شود، درمان می شود، از بین می رود و یا ادامه می دهد . حال اگر بخواهیم برای شرکت خودمان و یا شرکتی که مشاورش هستیم، یک نسخه آماده بپیچیم، چقدر احتمال موفق شدن داریم؟ چقدر احتمال دارد داروی تجویزی ما که احتمالاً از یک شرکت موفق خارجی کپی کرده ایم، شرکت ما را به کام مرگ بکشاند؟
اگر پزشک برای طبابت یک فرد اشتباه عمل کند، نهایتاً یک خانواده را دچار بحران می کند ولی با طبابت اشتباه برای یک شرکت، بسته به وسعت شرکت، با خانواده های زیادی در ارتباطیم و ممکن است صدها نفر را با مشکل جدی مواجه کنیم. وظیفه همه کسانی که در کسب و کاری مشغولند، کمتر از پزشکان نیست، ما مسئول نجات جامعه ایم. پس بیشتر مراقب سلامتی کسب و کار مان باشیم، وضعیت واقعی آن را درک کنیم و متناسب با آن نسخه بپیچیم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد