بازاریابی

مجموعه نوشتارهای عمومی با محوریت موضوعات بازار

بازاریابی

مجموعه نوشتارهای عمومی با محوریت موضوعات بازار

برترین شعارهای تبلیغاتی از برندهای موفق

ما در دوره‌ای زندگی می‌کنیم که برندهای کوچک و بزرگ از شعارهای تبلیغاتی برای پابرجایی برند خود استفاده می‌کنند.
 شعار تبلیغاتی هسته اصلی و زیر بنای برند است. شعارهای بسیاری، از شرکت‌های مختلف شنیده می‌شود؛ اما بهترین شعارهای تبلیغاتی آنهایی هستند که به هسته اصلی برند اشاره دارند. در این مقاله برترین شعارهای تبلیغاتی را جمع آوری کردیم.

به نظر شما برترین شعار تبلیغاتی چگونه ارزیابی می‌شود؟

چه چیزی شعار تبلیغاتی را خوب، متوسط و حتی ضعیف نشان می‌دهد؟

برترین شعارهای تبلیغاتی به درستی می‌توانند به بیان اینکه آن برند چیست، بپردازند و در بازه زمانی کوتاهی به ذهن مشتری بنشیند. در ادامه به معرفی شعارهای برتر تبلیغاتی از برندهای مدرن می‌پردازیم:

 

 

ادامه مطلب ...

شرکت‌های کوچک چگونه باید با اطلاعات برخورد کنند؟

جمع‌آوری اطلاعات در مورد یک کسب‌وکار برای کارآفرینان هرگز کار ساده‌ای نبوده است.

اما کارآفرینان چگونه می‌دانند که چه اطلاعاتی را باید جمع‌آوری کرده و چگونه آنها را اجرایی کنند؟ برای صاحبان کسب‌وکارهای کوچک که به شدت به زمان و منابع نیاز دارند، جست‌وجو در میان انبوه اطلاعات به دست آمده از رسانه‌های اجتماعی، تجزیه‌و‌تحلیل وب‌سایت‌ و نظرسنجی از مشتریان می‌تواند منجر به سردرگمی و ایجاد وقفه در کار شود. به همین دلیل، برای چگونگی برخورد با این موارد، از تعدادی از کارشناسان و کارآفرینان درخواست کردیم تا بهترین پیشنهادهای خود را در اختیار ما قرار دهند:

مروری بر عملکرد سه ماهه آخر

پیش از غوطه ور شدن در اطلاعات، برخی نکات مهم را به یاد داشته باشید: پیش از هر چیز، هر امتیاز یا نمره‌ای که کسب‌ کردید، نسبت به آن بی‌تفاوت نباشید و نگرش عمیق به آن داشته باشید.‌هامیلتون والاس، یک مشاور مستقل می‌گوید، زمان‌بندی خود را طوری بسط دهید که حداقل دربرگیرنده عملکرد سه ماهه آخر باشد. در غیر‌این صورت، ممکن است یک اتفاق غیرعادی را با یک روند حقیقی اشتباه بگیرید. علاوه ‌بر آن، می‌توانید از نرم‌افزارهایی استفاده کنید که اطلاعات را به صورت فرمت‌های تصویری همچون نمودارهای مختلف سازماندهی کند. استیو کینگ، از موسسه مشاوره Emergent Research، می‌گوید: «اگر اطلاعات و داده‌ها به صورت بصری ارائه شود، در شناسایی روند کار مفیدتر خواهد بود. علاوه‌ بر آن یک برنامه منظم بچینید. از ایجاد وقفه در کار بپرهیزید. شاید با مرور آمارهای کاری به صورت یک بار در هفته بتوانید با ریتم کسب‌وکارتان هماهنگ شوید و در تفسیر داده‌ها به مهارت برسید، البته هر روزه و به طور مداوم در جست‌و‌جوی اطلاعات اضافی دیگر نباشید، زیرا این اطلاعات بیش از اینکه مفید باشد، مخرب خواهد بود.»

آنچه را از آمار و ارقام برمی‌آید، کشف کنید

آقای والاس می‌گوید: با توجه به آنچه که برای جمع آوری داده‌ها نیاز دارید، اعداد و ارقام منطقه‌ای یا محلی و آمار مربوط به مشتریان خود را در نظر بگیرید. ارقام گسترده‌تر مانند داده‌های صنعتی یا روندهای ملی دیرتر از ذهن پاک می‌شوند.

بنابراین چه نوع آمار و ارقامی اهمیت دارد؟ اگر بخواهیم از یک جای خوب شروع ‌کنیم، می‌توان از سیستم‌هایی مانند Google Analytics استفاده کرد. با استفاده از این سیستم می‌توانید میزان بازدید مردم از سایت‌تان و زمان بازدید آنها را مورد ارزیابی قرار دهید تا ببینید به عنوان نمونه آیا در یک روز معین، در افزایش بازدیدکنندگان از این سایت، پیشرفتی حاصل شده یا خیر.

  

ادامه مطلب ...

نوکیا درس عبرتی تلخ در بازار تلفن همراه

در کمتر از پنج سال نوکیا از قدرت برتر بازار تلفن همراه به شرکتی تبدیل شده است که در حال رها کردن تجارت تلفن‌های همراه است. این سقوط سریع نوکیا می‌تواند درسی بزرگ برای رهبران تجاری باشد.
داستان نوکیا که اکنون در دشوارترین مرحله اصلاح ساختاری قرار دارد، می‌تواند تجربه‌ای گران درباره بازار پرسود و پر ریسک کالاهای پر مصرف الکترونیکی باشد.

تحلیلگران می‌گویند این سقوط سریع که با فروش پنج میلیارد و چهارصد و چهل میلیون یورویی بخش تلفن همراه نوکیا به مایکروسافت در حال پایان یافتن است، بیشتر به علت رشد بی حد و حصر و سریع نوکیا و سرمست شدن روسای این شرکت از موفقیتشان بازمی‌گردد. 

سال‌ها پیش از تسلط آی فون در بازار تلفن‌های همراه، هنوز عده‌ای به خاطر دارند که نوکیا در اوج فعالیت‌های خود در سال 2007 نیمی از بازار موبایل را در دست داشت و این مساله را مدیون عرضه بسیار سریع تلفن‌های هوشمند بود.

پتری رووینن تحلیلگر اقتصادی می گوید: آنها مغرور شدند و در نتیجه در واکنش به تغییرات اطراف خود بسیار کند عمل کردند. فناوری آی فون بازار تلفن‌های همراه را دگرگون کرد. این مساله همچنین نشان می‌دهد سرعت و زمان‌سنجی در تجارت به ویژه بخش فناوری‌های نوین چه اندازه مهم است.

نه‌تنها آی‌فون با صفحه لمسی آن تبدیل به یک کالای محبوب و خواستنی در جهان شد، بلکه سیستم‌عامل آن و برنامه‌های کاربردی پولی آن تبدیل به یک منبع درآمد جدید برای شرکت اپل شد.

زمانی که آندروید گوگل در سال 2009 عرضه شد کاملا مشخص شد که سازندگان تلفن همراه برتری خود را به سازندگان سیستم‌عامل‌هایی واگذار کرده اند که به دنبال کسب درآمد از راه فروش برنامه‌های کاربردی به مشتریان هستند.

رووینن درباره این تجربیات تجاری می‌گوید: از سال 2007 دیگر مخابرات، کالاهای الکترونیکی و رایانه بخش‌های جدا از یکدیگر نیستند و اکنون تنها یک صنعت وجود دارد و آن صنعت دیجیتال است.

منبع: دنیای اقتصاد

برندسازی شخصی برای درون‌گراها

تازه سخنرانی در یک شرکت پیشرو در تکنولوژی را تمام کرده بودم که فردی نزدیک آمد و گفت:

 «من ایده‌های شما را در مورد برند شخصی دوست داشتم ومی توانم ببینم که چقدر عملکرد خوبی دارند، اما بیشتر این ویژگی‌ها برای من کارآمد نیستند، چون من انسانی درونگرا هستم، آیا کار دیگری هست که بتوانم انجام بدهم؟ اما مساله‌ای که او نمی‌دانست این بود که خود من نیز همانند نیمی از مردم (تخمینی) انسانی درونگرا هستم. 

این تصور نادرست که تمام افراد درونگرا، خجالتی هستند و برعکس، کاملا رواج دارد، در حالی که آنها دو پدیده بسیار متفاوت هستند. نویسنده و کارشناس درونگرایی «سوزان کین» کمرویی را «ترس از قضاوت منفی» تعریف کرده و در مقابل از نظر او درونگرایی «ترجیح دادن محیط آرام، با حداقل هیجان است.»

 من واقعا سخنرانی در جمعیت را دوست دارم (در آن روز، 180 نفر در اتاق حضور داشتند و 325 نفر هم به‌صورت آنلاین سخنرانی را دنبال می‌کردند)؛ اما به‌طور مسلم، من به‌طور تجربی آموخته‌ام که برای یادگیری نیاز به محیطی آرام دارم.

برگزار‌کنندگان کنفرانس و شرکت‌کنندگان اغلب از شما می‌خواهند تا آنها را برای صرف شام یا برای بعد از آن همراهی کنید. به‌طور عقلانی، آن یک بازی برنده-برنده است: آنها به‌خاطر ارتباط مستقیم با شما مزایایی به دست می‌آورند و شما هم قادر به ایجاد ارتباطات هیجان‌انگیز تجاری هستید و همچنین می‌توانید مطالبی را یاد بگیرید که صحبت‌های شما را تخصصی تر کند. به‌خاطر وجود این دلایل خوب، من اغلب به این درخواست‌ها پاسخ مثبت می‌دهم، اما در ضمن به محدودیت‌های خود هم توجه می‌کنم: من دائما در سفرم، یا ممکن است در آن روز برنامه شلوغی داشته یا نیاز به خواب داشته باشم، در این مواقع بهتر است که پیشنهاد را رد کنم. مانند یک ماشین که نیاز به تعویض روغن دوره‌ای دارد، من هم باید در محیطی آرام وتنها به بازسازی خود بپردازم.

این مساله صحیح است که بسیاری از بهترین راه‌های ایجاد برند شخصی، اختصاصا برای برون گراها تعریف شده است. مانند داشتن موقعیت رهبری در فعالیت‌های حرفه ای، ستاره جلسات، یا سخنگوی اجتماعی بودن. (تمامی این موارد منتهی به گسترش ارتباطات اجتماعی می‌شود.) 

ادامه مطلب ...

قوانین جدید کسب‌و‌کار در دنیای دیجیتال

در گذشته کار فروشنده‌ها نسبت به زمان حال مقداری آسان‌تر بود. چند شبکه تلویزیونی محدود، تعدادی ایستگاه‌های رادیویی، تعدادی مجله و حداکثر یک یا دو روزنامه تمام رسانه‌های آن روزگار بود. دسترسی به مشتری آسان‌تر بود. با یک پیغام انگیزشی هوشمندانه محصول به فروش می‌رفت.

اما امروزه ما با اقیانوسی از شبکه‌های تلویزیونی دست و پنجه نرم می‌کنیم. میلیون‌ها سایت اینترنتی و هزارها روش تولید بلند مدت محصولات مختلف با اختصارهای الفبایی مانند DMP، API ، SDK و ... در تجارت خودنمایی می‌کنند. تجارت همواره مشکلات خود را داشته است؛ اما تکنولوژی معادلات حاکم بر آن را سخت‌تر کرده 

است.

مهارت‌هایی که ما در گذشته برای موفقیت در کار و جلب مشتری استفاده می‌کردیم، نیاز به یک بازنگری همه‌جانبه دارد. در حقیقت جهانی بدون مرز از تکنیک‌ها و توانایی‌ها را می‌توان در دنیای تجارت امروز پیدا کرد. با توجه به این شرایط، گمراهی و رفتن راه نادرست دور از انتظار نخواهد بود. در اینجا چهار نکته برای جلوگیری از بیراهه رفتن، آورده شده است:

1- روشن‌سازی اهداف تجارت

امروزه در عرصه کسب‌و‌کار رقبای زیادی مشغول به کار هستند و همه برای زنده ماندن و پیشرفت کردن در حال جنگیدن هستند. در عین حال، شرکت‌های موفق و با سابقه نیز نمی‌خواهند جای خود را از دست بدهند و از طرفی پیشرفت کاری خود را هم باید حفظ کنند. 

متاسفانه یکی از روش‌هایی که گرایش اهل تجارت به آن دیده می‌شود، نوشتن نسخه‌ای کلی برای تمام انواع تجارت است یا در مقابل یافتن فرمولی بسیار پیچیده که بتواند تمام رسته‌ها را در برگرفته و همه هدف‌ها را ارضا کند. در حالی که اکثر تجارت‌ها را می‌توان با بررسی سه پارامتر به حد کفایت در دست گرفت: خبررسانی، فروش و تامین رضایت مشتری برای بازگشت دوباره.

برخی از نام‌های تجاری به اندازه کافی شناخته نشده‌اند، برخی روش‌های مناسبی برای عرضه محصولات را ندارند و در برخی دیگر نیاز قابل‌توجهی به جلب مشتری و کسب رضایت وجود دارد. با آنکه در یک کسب‌و‌کار هر سه مورد مذکور باید مورد توجه قرار گیرد، اهداف اولیه کار نباید به فراموشی سپرده شود؛ زیرا در غیر‌این صورت تجارت به سمت هرج و مرج کشیده خواهد شد.

2- از افراد خلاق استفاده کنید تا از موقعیت‌های خوب بهره‌مند شوید

مدیران اجرایی افرادی پر مشغله هستند. آنها باید هر لحظه از امور داخل شرکت با خبر باشند، فرصت‌های خوب بازار را پیدا کنند، ارتباطات خود را قوی کنند و زمینه‌های پیشرفت را آماده سازند. بدون افراد باهوش نمی‌توان انتظار پیشرفت و زنده ماندن تجارت را در دنیای پر از تکنیک و خلاقیت و البته پرخطر امروز پیدا کرد؛ بنابراین داشتن تیمی باهوش و خبره یکی از ضروریت‌های موفقیت محسوب می‌شود. برای یافتن این افراد باید فیلتر‌هایی برای پالایش آنها در هنگامه ورود به سیستم تعبیه کرد. بسیاری از آنها نمی‌توانند از آن آزمون‌ها سربلند بیرون آیند، ولی آنهایی که باقی بمانند قطعا ارزش بیشتری نسبت به هزینه پرداخت شده خواهند داشت. 

 

 

ادامه مطلب ...

بلیت‌های المپیک لندن چگونه قیمت‌گذاری شد؟

قیمت‌گذاری برای بلیت‌های لندن 2012 با حضور برجسته‌ترین کارشناسان بین‌المللی دنیا صورت گرفت. آیا می‌توان از این رویداد بین‌المللی برای قیمت‌گذاری، درس‌های فراوانی آموخت؟
پاسخ این پرسش را در این اثر کوتاه جست‌وجو کنید که در نوع خود برای قیمت‌گذاری کم‌نظیر است. هم فدراسیون‌های ورزشی و هم سایر صنایع می‌توانند بر پایه همین اثر، هم نگرش‌های خود را برای قیمت‌گذاری تصحیح کنند و هم تکنیک‌هایی را در قیمت‌گذاری بیاموزند که «ابتکاری» است.
کمیته برگزاری مسابقات المپیک 2012 لندن با یک چالش‌ جدید روبه‌رو بود: چگونه باید هشت میلیون بلیت این بازی‌ها را به شکل منصفانه‌ای قیمت‌گذاری می‌کردند که از یک سو بیشترین استقبال از این مسابقات انجام شود و از سوی دیگر، کمیته برگزاری بیشترین درآمد ممکن را به دست آورد.
برای نیل به این هدف، مسوولان برگزارکننده رویکرد
قیمت‌گذاری ارزش مشترک را در پیش گرفتند. کسب‌وکارها باید این نکته را مدنظر قرار دهند که توجه بیش از پیش به عوامل انسانی در درآمدزایی، فرصت‌های تازه‌ای را برای ارزش‌آفرینی بیشتر فراروی آنها قرار می‌دهد. این امر به این معنا است که مشتریان را به منزله شرکای خود در ارزش‌آفرینی در نظر بگیریم. با بررسی فرآیند چند ساله قیمت‌گذاری بلیت‌ها در بازی‌های المپیک لندن، به پنج اصل مهم در قیمت‌گذاری می‌رسیم که در ادامه به معرفی آنها می‌پردازیم.

اصل اول: تمرکز بر روابط و نه بر معامله‌ها

کمیته برگزاری رقابت‌ها از همان ابتدا به این نکته توجه داشت که با گروه‌ها و سازمان‌های گوناگونی همچون مردم بریتانیا، دولت بریتانیا و کمیته بین‌المللی المپیک در ارتباط است و فروش بلیت مهم‌ترین جنبه این ارتباط است.
به گفته یکی از مسوولان این کمیته، درآمد حاصل از فروش بلیت تنها 20 درصد از کل درآمد حاصل از برگزاری این رقابت‌ها است، اما اگر بلیت‌فروشی به درستی مدیریت نشود، زمینه‌ساز
80 درصد از دردسرهای این کمیته خواهد بود.
برای مقابله با این چالش باید برای مشتریان بیشتر از پول آنها ارزش قائل بود؛ در اولین گام، کمیته برگزارکننده سطوح مختلفی را در نظر گرفت تا بخشی از قیمت بلیت‌ها، با قیمت‌ پایین‌تری فروخته شود. دومین اقدامی که کمیته برگزاری رقابت‌های المپیک لندن انجام داد این بود که شیوه پرداخت براساس سن را برای تماشاچیان جوان در نظر گرفت و برای افراد بالای 60 سال نیز تخفیف قائل شد.  در انتها، کمیته مسابقات تصمیم گرفت که هیچ بلیت رایگانی توزیع نشود. 

 

ادامه مطلب ...

چگونه مثل یک «رهبر اندیشه» بازاریابی کنید

بزرگ‌ترین رمز موفقیت بازاریابی برای متخصصان، مشاوران و کسب‌وکارهای خدماتی کوچک این است که چگونه بتوانند به طور دائم و پایدار مشتریان پرسودی جذب کنند. باید بدانیم که مشتری می‌خواهد اختیار داشته باشد.

 کلید کار این است که یک رهبر اندیشه باشید که همیشه و قبل از هر چیز در جست‌وجوی مشتری است، نه اینکه بازاریابی باشید که دائما حرف می‌زند و می‌فروشد تا مشتری بیشتری پیدا کند.

بسیاری از متخصصان و مشاوران فکر می‌کنند توسعه کسب‌وکار بسیار وقت‌گیر، پرهزینه یا بیهوده است. آنها حتی اگر یک برنامه توسعه کسب‌وکار را امتحان کنند، از اینکه نتیجه نمی‌گیرند، ناامید خواهند شد و حتی این نگرانی را دارند که آیا توسعه کسب‌وکار برای آنها موثر خواهد بود یا نه. 

این تردید و نگرانی تعجبی ندارد. به گفته دیوید میستر، از رهبران اندیشه مدرسه کسب‌وکار هاروارد، فروش و بازاریابی معمولی که عادت خرده‌فروشان و تولید‌کنندگان است، علاوه بر اینکه پول و زمان متخصصان و مشاوران را هدر می‌دهد، باعث می‌شود جذابیت آنها برای مشتریان آینده کمتر شود

به هر حال، تحقیقات ثابت کرده که راه بهتری هم وجود دارد. فرآیند اثبات شده‌ای برای توسعه یکپارچه کسب‌وکار وجود دارد که 400 تا 2000 درصد بازگشت سرمایه به همراه دارد. این روش که «مدل رهبر اندیشه» نامیده می‌شود، از سوی بیشتر شرکت‌های موفق مشاوره‌ای و خدمات تخصصی مورد استفاده قرار می‌گیرد و باعث می‌شود این شرکت‌ها مشتریان پرسودی جذب کنند. 

اگر تلاش می‌کنید مسیر کسب‌وکارتان را با پیدا کردن مشتریان بالقوه مناسب طی و تکمیل کنید، بدانید که در این راه تنها نیستید. به گفته پیتر دراکر، از استادان مدیریت، «برای هدف کسب‌وکار تنها یک تعریف معتبر وجود دارد: ایجاد مشتری.» یک کسب‌وکار برای رسیدن به این هدف باید به سه سوال کلاسیک پاسخ دهد: کسب‌وکار ما چه فعالیتی دارد؟ مشتری ما چه کسی است؟ چه چیزی از نظر مشتری ما باارزش است؟ همه کسب‌وکارها با این موضوع سر و کار دارند؛ به خصوص متخصصان مستقل بازاریابی، مشاوران و صاحبان کسب‌وکارهای کوچک. 

بهترین رویکرد برای جذب مشتریان جدید این است که تخصصتان را در موقعیت مناسب به‌کار ببرید؛ یعنی یک رهبر اندیشه باشید که با ارائه اطلاعات با ارزش از طریق نوشتن و صحبت کردن، تخصص خود را به نمایش می‌گذارد.

در این راه، علم و دانش بسیار حمایت‌گر است. ده سال تحقیقاتی که با هزاران متخصص و مشاور مستقل و نیز صاحبان کسب‌وکارهای کوچک انجام دادم، به وضوح نشان می‌دهد که آنها می‌توانند مسیر کسب‌وکارشان را تنها ظرف 30 روز با مشتریان بالقوه مناسب طی کنند و آنها را در مورد نحوه غلبه بر مشکلات‌شان راهنمایی کنند. 

حال سوال این است که آیا مدل رهبر اندیشه کاربرد واقعی دارد یا فقط مختص استادان حوزه کسب‌وکار است؟ در اینجا چند مثال ملموس را عنوان می‌کنیم: 

 

ادامه مطلب ...

نقش SMEها در کشورهای در حال توسعه: آیا کوچک بودن هنوز زیبا است؟

سازمان جهانی کار در گزارشی به بررسی چگونگی نقش کارآفرینان مشاغل کوچک در پیشرفت کاری پرداخته است. در این بررسی به آنالیز تاثیر مشاغل کوچک و متوسط بر چگونگی خلق موقعیت کاری و کاهش فقر در کشورهای درحال توسعه پرداخته شده است. نتایج دریافتی از این بررسی بسیار امیدوار کننده بوده است.

کارآفرینان کسب‌و‌کارهای کوچک و متوسط که مختصرا (SMEs) نامیده می‌شوند، نقش کلیدی در ایجاد نوآوری در جامعه ایفا می‌کنند. بیش از دو سوم مشاغل رسمی در کشورهای در حال توسعه در این بخش است و حدود 80 درصد افراد در کشورهای کم درآمد در این حوزه مشغول هستند.

کارآفرینان کسب‌و‌کارهای کوچک و متوسط که به مشاغلی با 5 تا 250 کارمند اطلاق می‌شود، بخش مهمی از کار را در کشورهای توسعه یافته تشکیل می‌دهند؛ اما هنوز در مورد نقش این افراد در کشورهای در حال توسعه بحث است. سوالی که در این زمینه مطرح است این است که آیا واقعا صاحبان این‌گونه مشاغل در کشورهای در حال توسعه نیز همانند کشورهای توسعه یافته موتور محرک بخش اقتصادی هستند؟

در راستای یافتن پاسخ این پرسش، تحقیقی در این زمینه صورت گرفته است. «آیا کوچک بودن هنوز زیبا است»؟ عنوان این تحقیق است. مقاله بررسی شواهد تجربی در نقش مشاغل کوچک در خلق فرصت‌های شغلی نتیجه می‌گیرد که بیش از دو سوم کسب وکار‌ها در کشورهای در حال توسعه نظیر کشورهای آفریقایی و آمریکایی و کشورهای واقع در آمریکای لاتین؛ کسب‌و‌کارهایی کوچک تشکیل می‌دهند. این آمار در کشورهایی با درآمد پایین نظیر کشورهای جنوب صحرای آفریقا به حدود 80 درصد می‌رسد. همچنین علاوه‌بر اینکه مشاغل کوچک اکثریت کارها را در کشورهای در حال توسعه تشکیل می‌دهند؛ این‌گونه کارها در ایجاد شبکه‌های شغلی، خصوصا در شرکت‌های جوان و نوپا بسیار موثر است.

دیدگاهی که بین افراد در جامعه وجود دارد این است که مشاغل کوچک به دلیل دوره عمر کوتاهی که دارند نمی‌توانند در خلق کار موثر واقع شوند که این باور به‌طور کلی غلط است. بر اساس این بررسی بیش از 50 درصد موقعیت‌های کاری در مشاغلی با کارمندان زیر 100 نفر ایجاد شده است. باید توجه داشت رشد کاری بیشتر از آنکه در کارهای موجود حاصل ‌شود، از مشاغل نوپا حاصل می‌شود چرا که این‌گونه مشاغل اکثرا در سال‌های اول فعالیتشان به سرعت رشد می‌کنند. 

همچنین این تحقیق نشان می‌دهد که کسب‌و‌کارهای کوچک‌تر نسبت به مشاغل گسترده‌تر تمایل بیشتری برای رشد از خود نشان می‌دهند. با وجود موارد فوق یک کارآفرین خوب باید درعین حال دارای سیاست حمایت از انواع کسب‌و‌کارهای کوچک، متوسط یا بزرگ باشد. باید توجه داشت که مشاغل کوچک نسبت به مشاغل بزرگ‌تر و توسعه یافته‌تر همواره در تامین مالی با مشکل بیشتری مواجه هستند و بیشتر از شرکت‌های بزرگ در معرض آسیب مالی قرار دارند. 

ادامه مطلب ...

هشت عاملی که باعث می‌شود شرکت‌ها از شما خرید کنند

برای اینکه شرکت‌های دیگر تمایل به خرید از شما داشته باشند، باید حداقل یکی از این موارد را در نظر داشته باشید.
تنها 8 دلیل وجود دارد که یک شرکت تمایل پیدا می‌کند تا از شرکت دیگر خرید کند.
توانایی شما برای فروش بنگاه به بنگاه (
B2B) با توانایی شما برای لحاظ کردن یکی از موارد زیر در رویکرد شرکت‌تان رابطه مستقیم دارد:

1-      افزایش درآمد

 هر شرکتی مایل است حداکثر درآمد ممکن را از طریق فروش محصول یا خدمتی که عرضه می‌کند، کسب کند.

ترفند فروش: به شرکت‌هایی که می‌توانند مشتری شما باشند، نشان دهید که فروش محصولاتی که از شما خریداری می‌کنند به مشتریان خودشان، چقدر آسان است.

2-      کاهش هزینه‌ها

نکته مهم دیگر برای همه شرکت‌ها این است که می‌خواهند حداقل هزینه ممکن را بپردازند تا از این رهگذر درآمد خود را افزایش دهند.

ترفند فروش: به مشتریان نشان دهید که با خرید محصول از شما چقدر هزینه‌های تحقیق و توسعه، تولید، بازاریابی، تحویل، خدمات پس از فروش یا هزینه‌های فروش آنها کاهش می‌یابد.

3-      سهم بازار برخی شرکت‌ها (مخصوصا شرکت‌های تازه تاسیس)

سهم بازار را یکی از عوامل موفقیت محسوب می‌کنند و بالا بردن سهم بازار به اندازه افزایش درآمد و کاستن از هزینه‌ها برایشان اهمیت دارد.

ترفند فروش: به آنها نشان دهید که خرید محصولات از شما می‌تواند باعث افزایش مشتریانشان شده و به بالا رفتن سهم بازار آنها کمک کند.

4-      سرمایه‌گذاری با توجه به ناپایداری‌های اقتصادی

برخی شرکت‌ها وجوه نقدی را به عنوان ذخیره اضطراری کنار می‌گذارند. این پول هیچ درآمدی حاصل نمی‌کند؛ بنابراین ممکن است آنها تمایل داشته باشند آن را جایی سرمایه‌گذاری کنند.

 

ادامه مطلب ...

میانگین بودجه بازاریابی چقدر است؟

داشتن برنامه مشخص به بازاریابی کسب‌و‌کار شما هدف می‌دهد، بودجه بازاریابی به شما کمک می‌کند تا گام‌های عملی برای دستیابی به این اهداف بردارید. حال چقدر باید برای بازاریابی هزینه کنید ؟ و در کجا باید هزینه شود؟

چه چیز‌هایی در بودجه بازاریابی وجود دارد؟

بودجه بازاریابی به طور معمول هزینه‌های تبلیغات، ترفیع و روابط عمومی را پوشش می‌دهد. میزان بودجه بازاریابی نسبت به اندازه کسب‌و‌کار، فروش سالانه و میزان رقابت متفاوت است. بسته به نوع صنعت، بودجه بازاریابی می‌تواند حداقل یک درصد از فروش تا حداکثر 30 درصد متغیر باشد. شرکت‌های جدید ممکن است تا 50 درصد از فروش برای برنامه‌های بازاریابی مقدماتی در سال اول صرف کنند. کسب‌و‌کار کوچک ممکن است سعی کند این هزینه را فقط برای تطبیق با رقبای مستقیم خود صرف کند. 

 بودجه بازاریابی به طور کلی شامل موارد زیر است:

• چاپ و پخش تبلیغات

• طراحی و هزینه‌های چاپ برای تمام مواد چاپ، مانند خبرنامه‌ها، روزنامه‌ها، مجلات، و منتشر شده در مطبوعات، هزینه‌های پست مستقیم

• توسعه وب‌سایت

• روابط عمومی

• معرفی کسب‌وکار

• هر روش خاص مورد نیاز دیگر

به خاطر داشته باشید، معمولا ساده‌ترین روش آن است که با یک مقدار پایه برای بودجه بازاریابی آغاز کنید و سپس آن را به زیر شاخه تقسیم کنید. بودجه بازاریابی برای هر کسب‌و‌کار متفاوت خواهد بود، در زیر چهار روش معمول مورد استفاده برای تخصیص بودجه بازاریابی معرفی می‌شود:

 

 

ادامه مطلب ...

موردکاوی چالش‌های شرکت ویکتورینوکس در دنیای جدید

شرکت‌های باسابقه چگونه استراتژی‌های خود را به‌روز کنند؟

در تابستان 2009، کارل السنر، مدیر عامل شرکت ویکتورینوکس، ایده‌هایی در ذهن داشت که فراتر از دستاوردهای شرکتش بود. در آن زمان،‌ دنیا گرفتار بحران اقتصادی شده بود و او نمی‌دانست آیا فلسفه‌ای که این شرکت خانوادگی سوئیسی در سختی‌های گذشته استفاده می‌کرد، در شرایط سخت امروز هم پاسخگو خواهد بود یا نه.

شرکت ویکتورینوکس از روزهای ضعیف آغاز کار خود، مسیری طولانی را پیموده است. در سال 1884، جد السنر به نام کارل، فروش چاقو در مغازه مادرش، ویکتوریا را (که بعدها الهام‌بخش نام‌گذاری شرکت آنها بود) شروع کرد. کارل چاقوها را به سربازان سوئیسی می‌فروخت و تا جنگ جهانی اول، چاقوهای برند «سوئیس آرمی» او به موفقیت قابل توجهی رسید. محبوبیت این چاقوها در ارتش آمریکا طی جنگ جهانی دوم، شهرت جهانی آنها را تضمین کرد.

به زودی، ابتکارات هوشمندانه کارل که دامنه گسترده‌ای از محصولات، از چاقوهای تیغه پهن و باریک گرفته تا درب قوطی بازکن را دربرمی‌گرفت، به یکی از ملزومات اساسی همراه هر سرباز تبدیل شد. در حقیقت، لوگوی متمایز ویکتورینوکس تا حدی در آگاهی عمومی جای گرفته که بسیاری افراد آن را با پرچم ملی سوئیس اشتباه می‌گیرند. 

در سال 1979 کارل تصمیم گرفت کسب‌وکار خود را صرفا از ساخت چاقو توسعه دهد و به جای یک عملیات تک نفره، شرکتی خانوادگی را که ما امروز می‌شناسیم تاسیس کند. ویکتورینوکس طی دهه 80 میلادی پیشرفت قابل توجهی کرد و با استخدام بیش از 800 کارمند و تولید محصولات جدیدی مانند کارد آشپزخانه و متعلقات آن، به درآمد میلیونی دست یافت. در اوایل دهه 90، این شرکت شعبه‌هایی در ژاپن، برزیل، شیلی، هنگ کنگ، هند، مکزیک، لهستان و آمریکا تاسیس کرد. همچنین بعد از افتتاح کارخانه ساعت‌سازی ویکتورینوکس، این شرکت به واسطه مجوزهای شغلی مختلف، فروش بسته‌های مسافرتی و محصولاتی مانند عطر را شروع کرد. 

بعد از واقعه 11 سپتامبر 2001، مقامات کشورها مقررات امنیتی جدیدی را در پروازها وضع کردند که حمل چاقو را در داخل هواپیما ممنوع کرد. این مقررات جدید اثری آنی بر ویکتورینوکس داشت که بیشتر چاقوهای خود را در فروشگاه‌های مستقر در فرودگاه‌ها به فروش می‌رساند. در حقیقت، این روش یک کانال فروش مهم برای ویکتورینوکس بود، چون بسیاری از مسافران ابزارهای جیبی این شرکت را به عنوان سوغاتی در فرودگاه می‌خریدند. در ماه‌های بعد از 11 سپتامبر، ویکتورینوکس با کاهش 30 درصدی فروش مواجه شد و تجارت چاقو هیچ گاه به سطوح قبل از این حادثه نرسید. 

ویکتورینوکس قبلا روزهای سختی را پشت سر گذاشته بود. بعد از هر دو جنگ جهانی و نیز طی رکود بزرگ اقتصادی، این شرکت با کاهش شدید فروش مواجه شده بود. صرف نظر از آن بحران‌ها، ویکتورینوکس همیشه درگیر عقیده ثبات شغلی بلند مدت و استقلال مالی بلندمدت خود بوده و همان‌طور که السنر توضیح می‌دهد: «در 80 سال گذشته، ما هیچ کارمندی را به دلایل اقتصادی اخراج نکرده‌ایم. ما همیشه درون سازمان رشد می‌کردیم، سعی می‌کردیم بدهی خارجی نداشته باشیم و تا جایی که ممکن بود، مستقل از بانک‌ها بودیم.»

 

ادامه مطلب ...

ایده‌های کوچک، کسب‌و‌کارهای پرسود

«ایده‌های احمقانه»، شورشی، لجام‌گسیخته، بنیان‌برانداز و هنجارشکن است. بسیاری از این «ایده‌ها»، شرکت‌ها را به ورطه نابودی کشانده‌اند و البته برخی از این شرکت‌ها را به اوج قلل رفیع کسب‌و‌کاری در سطح جهانی رسانده‌اند.

خوشبختانه «ایده‌های احمقانه» سال‌ها است، با اقبال وسیع مدیران روبه‌رو شده تا جایی که مثلا بیل گیتس در مایکروسافت برای دستیابی به این «ایده‌های احمقانه»، سازوکار فوق‌العاده منظمی چیده است. هر کارمند موظف است که ساعاتی از روز را به این ایده‌های احمقانه اختصاص دهد و در گزارشی مکتوب آن را ثبت و ضبط و انتقال 

دهد.

با وجود این، هنر مدیران عالی در آن است که بین این «ایده‌های احمقانه» بتوانند تمایز قائل شوند؛ زیرا با پذیرش این ایده‌ها باید سرمایه‌گذاری‌های وسیعی در شرکت به راه افتد که گاه زمان رسیدن به نتیجه نامعلوم است.

از دیگر سو، شرکت‌هایی که نتوانند این «ایده‌های احمقانه» را تولید کنند یا به راه اندازند، پس از چندی حتما از گردونه کسب‌و‌کار خارج می‌شوند، چون به رکود و رخوت می‌گرایند و در نتیجه قطعا مشتریان خود را از دست خواهند داد.

این مقاله نشان می‌دهد 11 ایده احمقانه به کسب‌و‌کارهای پرسود و درآمدزایی در جهان رسیده‌اند.

تعدادی از کسب‌و‌کارهای بزرگ دنیا که امروزه شهرتی بین‌المللی برای خود به دست آورده‌اند و به بزرگان صنعت خود تبدیل شده‌اند، حاصل پرورش ایده‌ای بوده‌اند که نه تنها ساده بلکه، در مواقعی احمقانه نیز بوده است.

به قول جورج اورول، نویسنده معروف رمان قلعه حیوانات، بعضی از ایده‌ها آنقدر احمقانه هستند که تنها آدم‌های خردمند آنها را باور می‌کنند

برخی از این ایده‌ها نیز آنقدر عجیب هستند که به نظر می‌رسد، صاحب آنها دست به ریسک بسیار بزرگی زده و با بنا نهادن پایه‌های کسب‌و‌کار خود در واقع خطر بزرگی را به جان خریده است.

البته ایده با خطر و ریسک پیوندی ناگسستنی دارد و آن طور که اسکاروایلد، نمایشنامه‌نویس معروف انگلیسی می‌گوید: «ایده‌ای که خطرناک نباشد، اصلا ارزش ندارد که آن را ایده بدانیم» تعداد ایده‌های احمقانه که نتایج شگفت‌انگیزی در پی داشته‌اند در دنیای کسب‌و‌کار کم نیست، اما تعدادی از آنها که شاید خود کارآفرینان آنها نیز چنین موفقیت عظیمی را پیش‌بینی نمی‌کردند، عبارتند از:

 

 

ادامه مطلب ...

جهان متغیر بازاریابی

جهان بازاریابی طی سال‌های اخیر به نحو فزاینده‌ای تغییر کرده است. تا اندازه زیادی می‌توان علت این تغییرات را ناشی از اینترنت، دسترسی به اطلاعات، و تغییر در شیوه خرید، جست‌وجو، آموزش، گردآوری، و شبکه‌سازی دانست.

این تغییرات مستلزم آن هستند که بازاریابان، حتی بازاریابان موفق، رویکردشان نسبت به این مقوله را کاملا دگرگون سازند و با شرایط جدید تطبیق دهند. شعار عصر چهارم بازاریابی تولید محصولات و ارائه خدمات نو بود، اما رفته‌رفته جای خود را به الگوهای با ارزش‌تر دیگری داد. امروز با عصر مشتریان طرف هستیم پس مساله کاملا عوض شده است. در واقع، مجموعه اصول جدید جای خود را در مناسبات تجاری باز می‌کنند. از توزیع امن محصولات و خدمات گرفته تا قیمت آنها، ازترویج برنامه‌های بازاریابی گرفته تا سلسله‌مراتب جدید در بازاریابی، همگی دورانی تازه را وعده می‌دهند. در واقع، در عصر مشتریان باید به چهار موضوع استراتژیک در قبال بازاریابی نظر داشت: محتوا، بستر، ارتباط، و اجتماع. این چهار موضوع می‌توانند موفقیت کسب و کار شما را به همگان ثابت کنند. سعی می‌کنیم به اختصار این موارد را تا حد ممکن توضیح دهیم.

محتوا

 محتواهای آموزشی از اعتبار بالایی برخوردار هستند. مشتریان برای این محتواها ارزش زیادی قائل هستند. در واقع، مساله محتوا جریان جدیدی از بازاریابی را تولید کرده است. مشتریان دیگر از دست بازاریابان و پیام‌های بازاریابی‌ای که فقط می‌خواهند هرطور شده محصولات‌شان را به آنها قالب کنند، خسته شده‌اند. در واقع، تلاش اجباری برای فروش محصولات به مشتریان دیگر هیچ‌شان و منزلت اجتماعی ندارد و فاقد هرگونه اهمیت در موقعیت کنونی جهان کسب و کار است. امروزه، بازاریابان اغلب به‌طور آزادانه دستورالعمل‌های کار با محصولات، شیوه‌ها و روش‌های نو، و نکات جدید تجاری و اقتصادی را به راحتی به مشتریان منتقل می‌کنند. آنها از طریق بلاگ‌ها، سایت‌ها، مقالات، و مواجهات سعی دارند تا اطلاعات مشخص و دقیقی را به گوش مشتریان خود برسانند. آنها به این طریق می‌توانند مقاومت مشتریان را در مقابل فروش بشکنند، چراکه به خاطر صمیمیت‌شان در انتقال اطلاعات بسیار مهم و دقیق درباره محصولات و خدمات توانسته‌اند تا بین خود و مشتری اطمینان متقابل ایجاد کنند و سطح واقعی تخصص‌شان را نشان دهند. محتوا را نباید یک واژه توخالی دانست. محتوا بخش مهمی از یک استراتژی بازاریابی است که دائما خودش را به شکل‌های مختلف آشکار می‌کند.

ادامه مطلب ...