بازاریابی

مجموعه نوشتارهای عمومی با محوریت موضوعات بازار

بازاریابی

مجموعه نوشتارهای عمومی با محوریت موضوعات بازار

رمزموفقییت

چندسال پیش یک جلسه کاری داشتم که در آن جلسه متوجه قدرت عظیم کلمات شدم. در این جلسه با دو نفری بودم که از مدت ها قبل می شناختم. ما فهمیدیم یکی از شرکا قصد سو استفاده از ما را داشته و این قضیه همه ما را بسیار ناراحت و حتی عصبانی کرده بود. یکی از شرکا به قدری از شنیدن این موضوع ناراحت شد که دستش را محکم روی میز کوبید و گفت من خیلی عصبانی هستم از او پرسیدم چرا اینقدر عصبانی هست. وقتی شخص خیلی عصبانی هست با قدرت و قاطعانه عمل می کند و همه چیز را به اصطلاح می چرخاند اما شریک دیگر خونسرد سر جایش نشسته بود و گفت که فقط رنجیده است. از او پرسیدم چرا رنجیده هستی در واقع باید عصبانی باشی در جوابم گفت اگر عصبانی شود کنترل از دستش می رود و طرف مقابلش پیروز می شود. پیش خودم فکر کردم که این احمقانه ترین کلمه ای است که تا کنون شنیده ام. چطور ممکن است کسی در موقعیت شریک من از چنین کلمه ای استفاده کند و چهره ی صاف و بشاش هم به خودش بگیرد. جواب این است که احساس واقعی او این نبود و حتی بدش هم نمی آمد راجع به چنین قضیه ای که همه ما را عصبانی کرده بود صحبت کند. کلمات این دوست، روی من و دوست دیگرم اثر خاصی داشت. استفاده از کلمه رنجیدن باعث شده بود ما کمتر احساس بد کنیم. بنابراین من هم تصمیم گرفتم از این کلمه استفاده کنم. چند روز بعد به یک سفر کاری رفتم. به هتل رفتم و فهمیدم که اتاقی برای من رزرو نشده است به مسئول رسپشن هتل گفتم ببخشید من هرچه بیشتر اینجا منتظر می شوم بیشتر احساس رنجش می کنم کارمند هتل که با شنیدن این کلمه دقیقاً نمی دانست چه جوابی به من بدهد. به من لبخند زد و من هم لبخند او را جواب دادم چند هفته مرتبآ از این کلمه استفاده کردم هر دفعه هم از میزان عصبانیت و دلخوری من می کاست و عواطف منفی را که در آن لحظه خاص داشتم کم می کرد. رنجش فقط یک کلمه بود. انتخاب کلمات خاص می توانند افکار ما را کنترل کنند و افکار ما روی احساس و عمل ما اثر می گذارد. اگر بگویید من عصبانی یا دلخورم یا اعصابم خرد شده چه احساسی خواهید داشت؟ تمرکزتان چه حالتی خواهد داشت؟ فشار خونتان چه تغییری می کند؟ حالا به جای عصبانی شدن کلمه رنجیدن را بگذاریم. به جای اعصابم خرد شده کلمه توقع نداشتم را بگذاریم. واقعیت این است که کلمات می توانند احساسات ما را تغییر دهند. به همین دلیل است که وقتی حرف های مارتین لوتر کینگ را درباره رویای خودش یا حرف های جان اف کندی که می گوید یک نفر می تواند برای همه کشورش کار کند را می شنویم که ده ها سال پیش هم گفته شده، تحت تآثیر قرار می گیریم متاسفانه اکثر ما از تاثیر کلماتی که در حین مکالمه با دیگران استفاده می کنیم واقف نیستیم و این کلمات مرتبآ در حال تاثیر گذاری بر افکار و احساسات ما هستند. مثلا اگر به شخصی بگویند اشتباه کرده یک احساس به او دست می دهد و اگر به او بگویند غلط کرده احساس گزنده تری به او دست می دهد و اگر به او بگویند دروغ می گوید احساسش را کاملآ تغییر می دهد.