بازاریابی

مجموعه نوشتارهای عمومی با محوریت موضوعات بازار

بازاریابی

مجموعه نوشتارهای عمومی با محوریت موضوعات بازار

سیستم اطلاعات بازاریابی (MIS)

سیستم اطلاعات بازاریابی (MIS) شامل افراد ، تجهیزات، روش های جمع آوری، طبقه بندی، تجزیه و تحلیل، ارزیابی و توزیع به موقع اطلاعات مورد نیاز مدیران بازاریابی برای تصمیم گیری نهایی طراحی می شود و این اطلاعات توسط منابع داخلی شرکت و بر اساس تحقیقات بازاریابی و از طریق فرایند اطلاع رسانی بازاریابی صورت می گیرد.

عوامل مختلفی از جمله محیط داخلی شرکت ، توزیع کنندگان، تولیدکنندگان، واسطه های فروش، مصرف کنندگان و رقبا همگی بر سیستم بازاریابی تاثیر گذارند. یکی از مهمترین نکات در سیستم بازاریابی بررسی تاثیرات تجارت خارجی در این پروسه می باشد.

 

دقت نظر کافی در قوانین سازمان تجارت جهانی ( GATT ) و  اشراف به قوانین و مقررات گمرکی و تعرفه کالاها، توجه به نرخ تغییر ارزها و نرخ بهره بین بانکی در بازارهای مالی بین المللی از جمله نکاتی است که همه بر  محیط سیستم بازاریابی تاثیرات شگرفی دارند و لذا متخصصین علم اقتصاد با تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده می توانند به اخذ تصمیمات درست در صحنه رقابت اقتصاد جهانی کمک شایانی کنند. کسب اطلاعات از منابع داخلی معمولا سریع تر و کم هزینه تر از سایر منابع اطلاعاتی است ولیکن کارآیی لازم را ندارد، روش دیگر جمع آوری اطلاعات نظارت بر نحوه فعالیت رقبا از طریق تجزیه وتحلیل و بررسی وضعیت خرید و فروش محصولات تولیدی رقبا می باشد و شرکت ها می توانند با استفاده از این اطلاعات ، سبک و خط مشی های تبلیغاتی را در فضای رسانه ای مختلف بر اساس بودجه تبلیغاتی مورد نظر شرکت و در مقایسه با رقبای بازار بررسی نمایند. اطلاعات کسب شده توسط تحقیقات بازاریابی می تواند برای شناسایی و تعیین فرصت ها و تهدیدهای موجود در بازار بر کار آیی و فهم بهتر فرآیند بازاریابی مورد استفاده قرار گیرد  . تحقیقات بازاریابی می تواند در زمینه های مختلف به اندازه گیری توان بالقوه بازار، تجزیه و تحلیل سهم بازار، تعیین خصوصیات بازار، تجزیه و تحلیل فروش، سیاست های قیمت گذاری کالا توسط رقبا و پیش بینی های کوتاه مدت و بلند مدت روند فعالیت های تجاری بازار بپردازد. در نگاه اقتصاد خرد به بازار مصرف با توجه به نظریه مصرف اولیه خانوار و اصل حداکثر مطلوبیت نهایی منحنی مصرف ، افراد برای تامین نیازهای اولیه  کل بودجه خود را صرف تامین نیازهای اشباع نشده  می کنند و چیزی برای پس انداز باقی نمی ماند. براساس نظریه روستو تحت عنوان نئون های شهری در خصوص جوامع در حال توسعه و الگوی مصرفی خانوارهای شهری این افراد پس از تامین نیازهای اساسی به خرید کالاهای لوکس می پردازند و رنگ و لعاب زندگی شهری در آنها نیازهای کاذب ایجاد کرده و لذا تولیدکنندگان با توجه به نیازهای موجود، کالاهای مورد تقاضا را تامین می کنند و بازاریابان بر این اساس برنامه بازاریابی خود را تدوین می نمایند. در مقابل پارتو اقتصاددان معروف غربی با عنوان کردن اصل حداکثر رفاه معتقد است که اگر سیستم سرمایه داری به اصل تولید کالای مورد نیاز جامعه بپردازد و  دور از سوداگری به بنیان های تولیدی جامعه بها دهد ، نیروی کار جامعه را در اختیار ساز و کار تولیدی جامعه قرار داده و کل افراد جامعه از این فرآیند منتفع می شوند چرا که با تولید کالای مورد نیاز جامعه بخشی از تقاضای واقعی تامین می گردد و سرمایه گذار تولیدی به سبب سود حاصله به سرمایه گذاری بیشتری در صنعت مورد نظر پرداخته و نیروی کار بیشتری را مشغول خواهد کرد و این نیروی کار با دریافت دستمزد خود قدرت خرید بیشتری پیدا کرده و از سطح رفاه بالاتری برخوردار خواهد شد و در نهایت کل جامعه به سبب رونق اقتصادی جامعه از سطح رفاه بالاتری منتفع خواهد شد و این امر سبب رشد تولید ناخالص ملی (GNP) و سعادت بیشتر جامعه مدنی می گردد که برخی از آن تحت عنوان خوشبختی ناخالص ملی (GNH) یاد می کنند که با پارامترهای غیر اقتصادی نظیر میزان سواد ، بهداشت ، سلامت روانی ، افزایش طول عمر و میزان اوقات فراغت مردم با توجه به رشد فرهنگ جامعه سنجیده می شود. تبیین ساختار اقتصادی هر جامعه با توجه به ویژگی های ساختاری آن جامعه تعیین می گردد ، به عنوان مثال شوماخر در کتاب خود با ارائه خط مشی استفاده از بنگاه های اقتصادی با مقیاس کوچک به ارزش های معرفتی نیروی کار بیشتر بها می دهد و از صنعتی کردن صرف تولید بدون توجه به ویژگی های انسانی انتقاد می نماید. در این خصوص مارکسیست ها فلسفه اقتصادی خود را دارند و لیبرال دموکرات ها نیز فلسفه خود را مطرح می کنند و با عنایت به نظریه پایان تاریخ و آخرین انسان فوکویاما ،جامعه لیبرال دموکراسی را جامعه آرمانی می دانند لذا با توجه به تبیین فلسفه سیاسی هر جامعه خط مشی اقتصادی آن نیز مشخص می شود و بر اساس آن ساز وکارهای اقتصادی جامعه شکل می گیرد و در این بخش، اقتصاد سیاسی از اهمیت به سزایی برخوردار می باشد و می توان بر اساس فلسفه اعتقادی جامعه به تطابق عملکردها در جامعه پرداخت. لازم به ذکر است که نظام اقتصادی هر جامعه بر اساس نظام سیاسی آن تدوین می شود ، به عنوان مثال یک نظام توتالیتر مبتنی بر نظریه طبیعی جان هابز با یک نظام چند قطبی، نسخه های اقتصادی متفاوتی را تجویز کرده و یا تفکر مبتنی بر فلسفه سیاسی ماکیاول ساز و کار های متفاوتی نسبت به تفکر سیاسی ماکس وبر برای اقتصاد جامعه تجویز می نماید و این مطلب نکته بسیار مهمی برای تدوین برنامه توسط بازاریابان جوامع گوناگون خواهد بود. بنا بر این مفهوم اقتصاد سیاسی با عنایت به مباحث ژئوپولیتیک در نظام بازاریابی اقتصاد بین ا لملل برای مدیران بازاریابی و متخصصین طراحی کمپین های تبلیغاتی با عنایت به ویژگی های هر جامعه از اهمیت به سزایی برخوردار است و لزوم تشکیل کارگروه های تخصصی  آگاه به علوم مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و توجه به  نظر کارشناسان هر حوزه در این خصوص بسیار حیاتی خواهد بود. 

منبع: کتاب اصول بازاریابی آقای فیلیپ کاتلر