بازاریابی

مجموعه نوشتارهای عمومی با محوریت موضوعات بازار

بازاریابی

مجموعه نوشتارهای عمومی با محوریت موضوعات بازار

اندازه‌‌گیرى تقاضاى کنونی بازار

برآورد تقاضاى کل بازار  

تقاضاى کل بازار براى یک کالا یا خدمت، حجم کلی کالا یا خدمتى است که توسط گروه مشخصى از مصرف ‌کنندگان در یک منطقه جغرافیایى خاص در طول یک دوره زمانى مشخص، در یک محیط بازاریابى معین و سطح و ترکیب مشخصى از تلاش‌هاى بازاریابى صنعت مربوطه خریدارى می گردد.  

نکته قابل توجه درباره تقاضاى کل بازار این است که این تقاضا ثابت نیست و تابع شرایط معینى است. برای مثال، سطح و ترکیب تلاش‌هاى بازاریابى صنعت مربوطه یکى از همین شرایط است. یکى از شرایط دیگر، اوضاع و احوال تکنولوژی است

شرکت‌ها براى برآورد تقاضاى کل بازار، روش‌هاى مختلفى را بکار مى ‌برند. یک روش معمولى براى برآورد کل تقاضاى بازار چنین است:  

Q=n*q*p 

که در آن:  

Q  کل تقاضاى بازار  

n تعداد خریداران بازار  

q مقدار خرید یک خریدار متوسط در سال  

p قیمت یک واحد متوسط   

برآورد ناحیه‌اى تقاضاى بازار  

انتخاب بهترین نواحى براى فروش و اختصاص بهینه بودجه فروش بین این نواحی، یکى از مسائل مهمى است که شرکت‌ها با آن مواجه هستند. شرکت‌ها براى هرچه بهتر انتخاب کردن نواحى مختلف فروش، به برآورد توان بالقوه بازار در هر کدام از این نواحى احتیاج دارند. براى انجام این برآورد دو روش وجود دارد: روش بررسى ساختارى بازار که اساساً توسط شرکت‌هاى صنعتى مورد استفاده قرار مى‌گیرد و روش شاخص عامل بازار که بیشتر در شرکت‌هایى که تولیدکننده کالاهاى مصرفى هستند مورد استفاده قرار مى‌گیرد.  

روش بررسى ساختارى بازار  

براى استفاده از این روش به شناسایى تمام خریداران بالقوه در هر بازار و برآورد خریدهاى بالقوه ایشان نیاز است. براى برآورد توان بالقوه بازار یک تولیدکننده مى‌تواند از اطلاعات طبقه‌بندى صنایع استفاده کند. این طبقه‌بندى عبارت است از یک سیستم کُدبندى دولتى که با استفاده از آن، صنایع مختلف به‌منظور جمع‌‌آورى و ارائه اطلاعات، بر مبناى محصول یا خدمت ارائه‌شده ایشان طبقه‌بندى مى‌شوند.  

روش شاخص عامل بازار  

شرکت‌هایى که به تولید کالاهاى مصرفى اشتغال دارند نیز باید براى برآورد توان بالقوه ناحیه‌اى بازار اقدام کنند. یک روش معمولى براى محاسبه توان بالقوه ناحیه‌اى بازار این است که آن دسته از عوامل بازار را که با توان بالقوه وابستگى دارند شناسایى کنیم و سپس آنها را با یک شاخص موزون ترکیب نماییم.  

ضرایب اهمیتى که در شاخص قدرت خرید از آنها استفاده مى‌شود تا اندازه‌اى اختیارى هستند. این ضرایب صرفاً براى آن دسته از کالاهاى مصرفى مورد استفاده قرار مى‌گیرند که نه جزء کالاهاى تجارى ارزان‌ قیمت هستند و نه جزء کالاهاى لوکس گران‌قیمت. البته از ضرایب دیگرى هم مى‌توان استفاده کرد. تولیدکننده همچنین مى‌تواند ظرفیت بالقوه بازار را با کمک عوامل اضافى دیگرى همچون میزان رقابت در بازار، بودجه تبلیغات پیشبردى محلی، تغییرات فصلى میزان تقاضا و خصوصیات ویژه بازار محلى تعدیل کند.   

برآورد فروش واقعى و سهم بازار  

یک شرکت علاوه بر برآورد تقاضاى کل و ناحیه‌اى بازار به اطلاعات فروش کل صنعت در بازار نیز نیاز دارد. بر این اساس است که رقباى اصلى شناخته مى‌شوند و سهم فروش هر یک برآورد مى‌شوداتحادیه صنفى صنعت، اغلب اطلاعات مربوط به کل فروش صنعت را جمع‌آورى و منتشر مى‌کند. البته در این مورد ممکن است میزان فروش شرکت‌ها به ‌طور جداگانه اعلام نشود. با این روش هر شرکتى مى‌تواند کارآیى خود را در مقایسه با کل صنعت ارزیابى کند.  

روش دیگر برآورد فروش، خرید اطلاعات از مؤسسات تحقیقات بازاریابى است که اطلاعات مروبط به کل فروش و میزان فروش هر مارک کالا را به صورت تقریبی در اختیار دارند.