بازاریابی

مجموعه نوشتارهای عمومی با محوریت موضوعات بازار

بازاریابی

مجموعه نوشتارهای عمومی با محوریت موضوعات بازار

چرا نوآوران همیشه پیروز نیستند؟

این نظریه با توجه به شواهد تاریخی در دنیای نوآوری و ابداعات به دست آمده است. به طور مثال اولین سی تی اسکن جهان توسط گودفری هاونسفیلد، دانشمندی از شرکت EMI در انگلستان مطرح شد. اگرچه جایزه نوبل پزشکی و فیزیولوژی سال 1979 به هاونسفیلد جهت اختراعش اعطا گردید اما کنترل کامل بر بازار سی تی اسکن تنها تا زمانی در اختیار شرکت EMI بود که شرکت‌های GE و زیمنس به عرصه این بازار وارد نشده بودند.

با اینکه اچ.ادوارد روبرتز، طراح کامپیوتر شخصی آلتیر در حدود سال 1975، به عنوان مخترع کامپیوتر شخصی شناخته شده است، این استیو جابز و استیو ووزنیاک بودند که در سال 1977 به دلیل معرفی کامپیوترهای شخصی به توده مردم به شهرت رسیدند. اما در اوایل دهه80 شرکت  آی بی ام بود که بر صنعت جهانی کامپیوترهای شخصی تسلط یافت و این در حالی بود که این شرکت بعد از دو شرکت اپل یا آلتیر وارد این بازار شده بود. با توجه به این مسائل آیا شما قادر به نوآوری الگوی تجارت خود هستید؟
واقعیت‌های سخت
این موارد و مثال‌های بی‌شمار دیگری واقعیت تلخی را بیان می‌کند. در اغلب موارد شرکت نوآور، شرکتی نیست که به عنوان رهبر بازار حتی برای 5 سال آینده شناخته شود و باقی بماند. به طور مثال استیو جابز در اولین دوره فعالیتش در شرکت اپل به این واقعیت متداول توجه نداشت. اما در دومین سال فعالیتش به مراتب زیرک تر بود. اما 12 سال دوری از اپل، بالاخره به او آموخت که چطور اختراعات خود را به رهبری دائمی بازار تبدیل کند. حال بررسی می کنیم که چرا مخترعان همیشه برنده نیستند؟ و در اینجا چهار دلیل اصلی را به ترتیب وضوح شرح می‌دهیم:
اولین و رایج‌ترین دلیلی که باعث شکست نهادهای نوآور از اشخاص حقیقی یا حقوقی می‌شود، ناتوانی آنها در حمایت از حقوق مالکیت معنویشان می‌باشد. به عنوان مثال شرکت اشنایدرالکتریک که یک شرکت فرانسوی الاصل است درس تلخ و آموزنده‌ای را در این زمینه کسب کرده است. چرا که متوجه می‌شود یک شرکت چینی حق مالکیت معنوی یکی از محصولاتش را نقض کرده و در نهایت شکایت شرکت اشنایدرالکتریک مبنی بر اینکه یک شرکت چینی یکی از محصولاتش را شبیه سازی کرده است با ارائه یک حق امتیاز محلی از سوی شرکت چینی در دادگاه مردود می‌شود. شرکت اشنایدر مجبور به پرداخت خسارت و واگذار کردن آن محصول ویژه به شرکت چینی شد.
دومین دلیلی که باعث می‌شود شرکت‌های نوآور زمین را به دنباله‌روهای خود واگذار کنند؛ چشم‌انداز مشرف به این واقعیت است که نوآوری یک مسابقه بی پایان است. شما شاید در مرحله اول پیشگام باشید. به هر حال اگر بیش از حد به بهره‌برداری و استفاده از موقعیت تمرکز کنید و به اندازه‌ای کافی به استمرار و دوام این موقعیت توجه نکنید، رقیب می‌تواند از شما یاد بگیرد و در مرحله دوم از شما پیشی بگیرد. صنعت کنسول‌های بازی‌های ویدئویی این پدیده را مکررا نشان داده است. نولان باشنل که به طور گسترده‌ای به عنوان پدر «بازی‌هایی ویدئویی» شناخته شده است در سال1972 شرکت آتاری را تاسیس کرد و استیو جابز و استیو ووزنیاک را به عنوان اولین کارمندانش استخدام کرد. تا سال 1982 درآمد شرکت آتاری به 2 میلیارد دلار رسید که این بالاترین نرخ رشد اقتصادی یک شرکت تا آن زمان بود. به هر حال، نظر به اینکه ظهور تکنولوژی‌های جدید ادامه خواهد داشت، رهبری در صنعت بازی‌های ویدئویی خانگی بارها و بارها تغییر کرد.از آتاری به سیستم سرگرمی نینتندو، سپس به سگا از آنجا به سونی
 (پلی استیشن)  و سپس از سونی به مایکروسافت (ایکس باکس).

تخصیص بیش از حد
سومین دلیل عمده و مهمی که معمولا باعث عدم کامیابی شرکت‌های نوآور و خلاق می شود، توجه بیش از حد این شرکت‌ها یا مدیرانشان به قابلیت‌های جادویی تکنولوژی یا به عبارتی عدم توجه کافی به کاربری محصول و انتفاع مشتری است. علت اصلی عدم موفقیت تجاری سیستم عامل اولیه
PDA شرکت اپل نیز همین نوع نگرش بود. در واقع شرکت‌های نوآور و دانش بنیان بهتر است به جای اینکه توجه خود را صرفا معطوف به مزایای تکنولوژی و پیشرفت‌های حاصل از آن سازند باید به محصولات خود از منظر مشتریان بنگرند.
چیزی که مشتریان به دنبال آن هستند سهولت استفاده و مزایای کسب شده به واسطه استفاده از محصول مورد نظر است وگرنه ابتکارات و خلاقیت‌های تکنولوژیکی به تنهایی جوابگو نیست. چهارمین دلیل عدم کامیابی این شرکت‌های مبتکر و خلاق، عدم توجه و دقت کافی به اهمیت فعالیت‌های مکمل است، این عامل که معمولا غیرملموس است موثر ترین فاکتور تاثیرگذار در عدم موفقیت این شرکت‌ها است. قدرت و تسلط بی‌چون و چرای شرکت ای ام آی
در تولید سی تی اسکن‌ها به تنهایی نمی‌توانست باعث کامیابی و موفقیت این محصولات شود، بلکه تولید، فروش و خدمات پس از فروش نیز از ملزومات و مکمل موفقیت این محصولات بودند که در این زمینه شرکت‌های جی ای و زیمنس دارای مزیت بیشتر و غیرقابل انکاری نسبت به  ای ام آی بودند. مثال دیگر در این زمینه، کامپیوترهای شخصی مدل 1984Mac  هستند که موفقیت این محصولات نیز نمی‌توانست تنها به واسطه حمایت کارمندان و خانواده‌ها شکل بگیرد، در واقع کامپیوترها بدون سیستم عامل غیرقابل استفاده هستند و این سیستم عامل همان چیزی بود که شرکت آی بی ام در آن بسیار قدرتمندتر از شرکت اپل بود و مکمل محصول موردنظر شد.
تاکنون بسیاری از مبتکرین و شرکت‌های خلاق نقش حیاتی و حساس فعالیت‌های یا عوامل مکمل را برای تسلط و کامیابی‌شان بر قلب، ذهن و کیف پول مشتریان نادیده گرفته‌اند. حتی رهبران و سیاستمداران بسیار باهوش نیز ممکن است در دام خطر احتمالی نادیده گرفتن عوامل مکمل گرفتار شوند.
به عنوان مثال مقامات آمریکایی بارها از مدیران کسب‌وکار و صنایع خود خواسته اند تا در زمینه خلاقیت و تکنولوژی از اقتصادهای نوظهوری مثل چین و هند پیشی بگیرند. اما آنها در واقع اشتباه می‌کنند؛ چراکه مشکل آمریکایی‌ها خیلی کمتر از آنچه تصور می کنند مربوط به بخش تحقیق و توسعه است. در واقع، مشکل این کشور مستقیما در ارتباط با عوامل مکمل بخش تحقیق و توسعه است. به طوری در واقع مشکل اصلی در بخش تولید است، بخشی که در حال حاضر نسبت به 1990بسیار ضعیف‌تر شده است.

منبع: دنیای اقتصاد شماره ۲۷۸۷